رمان های اختصاصی نودهشتیا
رمان های اختصاصی نویسندگان انجمن نودهشتیا را در اینجا دانلود کنید
رمان های اختصاصی نودهشتیا
مطالب محبوب
دانلود رایگان داستان یورا بالرین آبی از نودهشتیا

دانلود رایگان داستان یورا بالرین آبی از نودهشتیا

مشخصات رمان:

📌 نام داستان: یورا بالرین آبی
✍️ نویسنده: هانیه پروین
📚 ژانر: عاشقانه
📥 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپ‌تاپ، سیستم، آیفون

خلاصه داستان یورا بالرین آبی از نودهشتیا:

به زوال فصل‌‌ها در گلدان دنیا که ایمان بیاوریم، دیگر تمام است. با دو دست خود، چنگ بر ریسمان جنون خواهیم زد؛ اگر که عاقل باشیم! “رسالت پرنده، شاخه به شاخه جستن و پر زدن و خواندن است.” این را در یکی از کتاب‌های معروف روسی خوانده بودم. کاش کسی از میان خودمان باشد تا رسالت آدمی را به این قلوب آهنیِ زنگ‌زده یادآور شود. هراسی نیست… قانون طبیعت، ناپایدار بودن است. همین است که به ما قدرتی عظیم داده شده، تا با حرکتی، صدها صفحه تقدیرِ از پیش تعیین شده را بر هم بریزیم. روحان مردی از همین قماش بود. حسادتی مفرح بر کامش مزه کرد و او را از آنچه که محبوس داشته بود، رهانید. پزشک دروغینی بود که گیر جراحی‌ای حقیقی افتاد و با لباسی سفید، به آبیِ عمیقی رسید…

از تازه‌های نودهشتیا بخوانید:
رمان به صرف سیگار مارلبرو | زهرا تیموری کاربر انجمن نودهشتیا
رمان تینار | هانیه پروین کاربر انجمن نودهشتیا

بخشی از داستان یورا بالرین آبی از نودهشتیا:

نفرینِ جادوگر در رگ‌های زمان جاری شد و جاودانگی را بر‌گزید. آتش در سینه‌ی پرنسسِ به قو بدل شده، چُنان زبانه‌ای می‌کشید که دنیا در مقابل چشمانش خاکستر شد و بر سرش فرو ریخت.

قسمت آخر این رقص، تلفیقی از درد و خیانت بود که ته‌مزه‌ی مرگ را به‌کام بینندگانش روا می‌داشت. نی‌نا با ظرافت، تمامش را به انگشتان زخمی پاهایش سپرد… به نرمی نشست، سرش با چند حرکت جنون‌آمیز موهای آشفته‌اش را گِردِ قلوب حضار تنید و آنان را مجذوب خود نمود. در نهایت، مرگ برای بار هزارم در تاریخ این افسانه، جان پرنسس قو را گرفت تا این نمایش درام،‌ به‌پایان برسد.

از برترین‌ها بخوانید:

خرید فایل رمان مخمور شب
خرید فایل رمان غوغای نوش
خرید رمان بارش آفتاب

خرید فایل رمان طنین افتاده در ثمین

خلاصه کتاب

مشخصات رمان:

📌 نام داستان: یورا بالرین آبی ✍️ نویسنده: هانیه پروین 📚 ژانر: عاشقانه 📥 فرمت: PDF 📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپ‌تاپ، سیستم، آیفون

خلاصه داستان یورا بالرین آبی از نودهشتیا:

به زوال فصل‌‌ها در گلدان دنیا که ایمان بیاوریم، دیگر تمام است. با دو دست خود، چنگ بر ریسمان جنون خواهیم زد؛ اگر که عاقل باشیم! "رسالت پرنده، شاخه به شاخه جستن و پر زدن و خواندن است." این را در یکی از کتاب‌های معروف روسی خوانده بودم. کاش کسی از میان خودمان باشد تا رسالت آدمی را به این قلوب آهنیِ زنگ‌زده یادآور شود. هراسی نیست... قانون طبیعت، ناپایدار بودن است. همین است که به ما قدرتی عظیم داده شده، تا با حرکتی، صدها صفحه تقدیرِ از پیش تعیین شده را بر هم بریزیم. روحان مردی از همین قماش بود. حسادتی مفرح بر کامش مزه کرد و او را از آنچه که محبوس داشته بود، رهانید. پزشک دروغینی بود که گیر جراحی‌ای حقیقی افتاد و با لباسی سفید، به آبیِ عمیقی رسید...

بخشی از داستان یورا بالرین آبی از نودهشتیا:

نفرینِ جادوگر در رگ‌های زمان جاری شد و جاودانگی را بر‌گزید. آتش در سینه‌ی پرنسسِ به قو بدل شده، چُنان زبانه‌ای می‌کشید که دنیا در مقابل چشمانش خاکستر شد و بر سرش فرو ریخت.

قسمت آخر این رقص، تلفیقی از درد و خیانت بود که ته‌مزه‌ی مرگ را به‌کام بینندگانش روا می‌داشت. نی‌نا با ظرافت، تمامش را به انگشتان زخمی پاهایش سپرد... به نرمی نشست، سرش با چند حرکت جنون‌آمیز موهای آشفته‌اش را گِردِ قلوب حضار تنید و آنان را مجذوب خود نمود. در نهایت، مرگ برای بار هزارم در تاریخ این افسانه، جان پرنسس قو را گرفت تا این نمایش درام،‌ به‌پایان برسد.

مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    یورا بالرین آبی
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    هانیه پروین
  • صفحات
    70
لینک های دانلود
  • 38 روز پيش
  • مدیر سایت
  • 149 بازدید
  • 0 کامنت
  • برچسب ها:
کامنت ها

درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان های اختصاصی نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.