رمان های اختصاصی نودهشتیا
رمان های اختصاصی نویسندگان انجمن نودهشتیا را در اینجا دانلود کنید
رمان های اختصاصی نودهشتیا
مطالب محبوب
دانلود داستان پس از نخل ها از رز کاربر انجمن نودهشتیا

دانلود داستان پس از نخل ها از رز کاربر انجمن نودهشتیا

مشخصات داستان پس از نخل ها از نودهشتیا

📌 نام داستان: پس از نخل ها ✍️ نویسنده: رز 📚 ژانر: اجتماعی 📥 فرمت: PDF 📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپ‌تاپ، سیستم، آیفون

_________________________

خلاصه داستان پس از نخل ها از نودهشتیا:

مردی پس از سال‌ها به جنوب بازمی‌گردد؛ به سرزمینی که رفاقت، جنگ و دلتنگی را در خود دفن کرده. میان نخل‌های سوخته و خاک گرم، به یاد دوستانی می‌افتد که هیچ‌گاه برنگشتند. این سفر، وداعی‌ست با گذشته‌ای که هنوز در دلش زنده است.

_________________________

برای مطالعه رمان‌های جدید نودهشتیا کلیک کنید:
رمان النا و سایه‌های بی‌پایان | pen lady کاربر انجمن نودهشتیا
رمان ساندویچ با سُسِ خون اضافه | هانیه پروین عضو هاگوارتز نودهشتیا

__________________________

قسمتی از داستان پس از نخل ها نودهشتیا:

نمی‌دانم چند روز است که زنده‌ام. راستش دیگر زنده‌بودن هم برایم معنای روشنی ندارد. نه چیزی می‌خورم، نه می‌خوابم. فقط چشم هایم را باز نگه میدارم، انگار منتظرم؛منتظر چیزی که حتی نمی‌دانم چیست. من محمدم.هنوز بیست سالم نیست، اما وقتی به آینهٔ خاک‌گرفتهٔ سنگر نگاه می‌کنم، مردی را می‌بینم که چهل سال جنگیده است. جنگ… چه کلمهٔ کوتاه و بی‌رحمی. با سه حرف، یک نسل را پیر می‌کند.

وقتی آمدم جبهه، مادرم گریه نکرد. فقط گفت:

– اگه برنگشتی، لااقل یه چیزی ازت بمونه.

و من لبخند زدم. آن موقع فکر می‌کردم منظورش عکس است. یا شاید دست‌خطی، لباسی، چیزی. حالا میفهمم، منظورش خودِ من بود. دلش می‌خواست بخشی از من، هرقدر هم کوچک، برگردد. داستان پس از نخل ها

اولین بار که گلوله از کنار گوشم رد شد، نفهمیدم باید بترسم. فقط ایستادم. همه داد زدند:

– بخواب زمین!

ولی من نگاه می‌کردم. دنبال چی بودم؟ شاید دنبال مرگ. شاید دنبال مهدی… .

مهدی هم سنگرم بود. کوچکتر از من،اما انگار دلش بزرگتر بود. شب ها برایمان شعر میخواند؛از سهراب،از فروغ،از خرمشهر. می‌گفت:

– می‌خوام بعد از جنگ یه کتاب بنویسم. پر از شعر و نخل و خون.

همه میخندیدند،اما من باورش کردم. چون نگاهش با بقیه فرق داشت. در نگاهش مرگ نبود،فقط امید بود. مهدی همیشه یک دفترچه داشت.جلد چرمی‌اش ترک‌ خورده بود و خطش کمی کج وکوله، اما با حوصله می‌نوشت. شب‌ها که بقیه با صدای انفجار می‌خوابیدند، او چراغ کم‌سوی فانوس را روشن می‌کرد و آرام می‌نوشت. یک بار پرسیدم:

– چی می‌نویسی؟

گفت:

– برای روزی که نیستم. برای روزی که هیچ‌ک.س یادش نیست ما کی بودیم.

آن شب، شب عملیات بود. همه‌چیز بوی پایان می‌داد؛ بوی باروت، بوی ترس، بوی خداحافظی. حتی آسمان هم مثل ما زنده نبود. مهدی آمد کنارم نشست، دفترچه را داد دستم. گفت:

– محمد… اگه برنگشتم، اینو برسون به مادرم. آدرسش تو صفحه آخره. داستان پس از نخل ها

دستم لرزید. گفتم:

– خفه شو بابا. کی قراره برنگرده؟

لبخند زد. همیشه همینطور می‌خندید؛تلخ،کوتاه و بیصدا.

__________________________

برای دانلود رمان جدید نودهشتیا کلیک کنید:

دانلود داستان پروژه آریا از زهرا کاربر انجمن نودهشتیا

دانلود دلنوشته جان جانان از سحر تقی زاده کاربر انجمن نودهشتیا

خلاصه کتاب

مشخصات داستان پس از نخل ها از نودهشتیا

📌 نام داستان: پس از نخل ها ✍️ نویسنده: رز 📚 ژانر: اجتماعی 📥 فرمت: PDF 📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپ‌تاپ، سیستم، آیفون

خلاصه داستان پس از نخل ها از نودهشتیا:

مردی پس از سال‌ها به جنوب بازمی‌گردد؛ به سرزمینی که رفاقت، جنگ و دلتنگی را در خود دفن کرده. میان نخل‌های سوخته و خاک گرم، به یاد دوستانی می‌افتد که هیچ‌گاه برنگشتند. این سفر، وداعی‌ست با گذشته‌ای که هنوز در دلش زنده است.

مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    پس از نخل ها
  • ژانر
    اجتماعی
  • نویسنده
    رز
  • طراح کاور
    desAlba
  • صفحات
    34
لینک های دانلود
  • 9 روز پيش
  • مدیر سایت
  • 59 بازدید
  • 0 کامنت
  • برچسب ها:
کامنت ها

درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان های اختصاصی نودهشتیا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.