دانلود رایگان رمان انعکاس در شب نهایی از زهراعلیفرحانی اختصاصی نودهشتیا
📌 نام رمان انعکاس در شب نهایی
✍️ نویسنده: زهرا علیفرحانی
📜 ژانر: ترسناک، تخیلی
📄 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و…
رمان انعکاس در شب نهایی، داستان الین، دختری پرشور، کنجکاو و جسور است که برخلاف میل خانوادهاش، رشتهای را انتخاب میکند که به آن علاقهمند است. اما مسیر تحقیقات او به جایی ختم میشود که انتظارش را ندارد. او تصمیم میگیرد همراه دوستانش به منطقهای متروکه و ممنوعه سفر کند، اما…
💀 این سفر، نه تنها برایشان اکتشاف و دانش به ارمغان نمیآورد، بلکه دردسرهای بزرگ و پیشبینینشدهای را رقم میزند که جانشان را به خطر میاندازد. نیروهای ناشناخته و رازهایی سر به مهر، آنها را در تاریکی مطلق فرو میبرند!
آیا الین میتواند از این کابوس وحشتناک جان سالم به در ببرد؟ یا در گرداب اتفاقاتی که در انتظارش است، گرفتار خواهد شد؟
🌙 یک داستان مهیج، پرتعلیق و دلهرهآور که شما را تا آخرین صفحه درگیر خواهد کرد!
آنگاه که شب میشود، پرده از دیدهگانت بردار و ببین…
خدا را چه دیدی؟ شاید تله بعدیشان تو را به دام خود اسیر کند!
⚠️ هوشیار باش!
در پسِ ظلمت تاریک و مسکوت شبهایت، چشمانی تو را میپایند…
چشمانی که به هیچ انسانی تعلق ندارند، چشمانی که تنها برای به دار آویختن تو آمدهاند…
🌑 آنگاه که طمع قدرت بر تو چیره شود، فراموش میکنی که خود، ناتوان و ضعیفی…
و در میان باتلاقی که هر لحظه عمیقتر تو را فرو میبرد، تنها امیدت چیزی جز یک معجزه نیست!
نذاشتم حرفش رو کامل کنه و با کف دست زدم تخت سینهاش. حرکت یهوییم باعث شد متین که ایستاده بود و انگشت اشارهاش رو مقابل صورتم تکون میداد، به پشت روی تخت بیفته.
-از همین الان میخوای شروع کنی مسافرتو کوفتم کنی نیا؛ خودم راهو بلدم، خودم میرم. یه جوری صحبت میکنی انگار با یه مافیا طرفی متین!
-تو با این عقل ناقصت از مافیا هم بدتری. آگه راست میگی قصد و قرضی از رفتن به روستای انعکاس نداری، بیا بیخیالش شو عوضش به جای سه روز یک هفته میبرمت شیراز یا اصفهان؛ مگه عاشق جاهای تاریخی نبودی؟!
-متین!
-ببین! پس وقتی چیزی میگم نگو نه؛ الین چی تو سرت میگذره؟ به والله مسئولیت داره دختر، من حس خوبی به رفتن آون روستا ندارم!
-خب بهت گفتم نیا؛ خودم میرم!
– تو غلط کردی مگه جونت رو از سرراه آوردی؟
خسته از بحث بی فایده با متین وسایلی که از کشوی میزم در آورده بودم و توی دستم بود رو زدم زمین و دقیقا رو به روش ایستادم:
-فقط یک سوال ازت میپرسم متین: پایه رفتن هستی یا نه؟!
متین دسته بزن نداشت وگرنه تا حالا مطمئنا فکم رو جا به جا کرده بود. با شتاب از جفتم رد شد و خواست از اتاق خارج بشه؛ درو که باز کرد، قبل از بیرون رفتن، مکثی کرد و گفت:
-با اذان صبح حرکت میکنیم؛ آماده باش.
رفت بیرون و در رو محکم پشت سرش بست. از شدت خوشحالی پریدم هوا ولی “هورا” از سر ذوقم رو تو گلو خفه کردم.
***
اسمم الینِ و بیست و سه سالمه؛ الین به معنی: نور، زیبا رو، هم نژاد و هم خون. یکی یدونه مامان و بابام. بابایی که اکثرا وقتش رو در ماموریت های بلند مدت میگذرونه و همیشه من و مامان تنهاییم. مامان به خاطر بیماری که داره بعد از من دیگه نتونست باردار بشه و برای همین همه تمرکزش روی بنده جلب میشه متاسفانه.
از وقتی که تونستم دست چپ و راستم رو از هم تشخیص بدم، به دو چیز فقط علاقه پیدا کردم و همیشه یا مشغول یادگیری یا تحقیق درباره علایقم بودم؛ اونها هم چیزی نیستند جز:
۱.موسیقی
۲. ماوراء
✅ اگر عاشق ژانر ترسناک و تخیلی هستید، این رمان شما را شگفتزده خواهد کرد!
✅ داستانی پر از لحظات دلهرهآور، اتفاقات غیرمنتظره و تعلیقی بینظیر!
✅ یک تجربه هیجانانگیز از ورود به دنیایی که بین واقعیت و خیال معلق است!
✅ روایتی نفسگیر که شما را در تاریکی و وحشت غرق خواهد کرد!
📢 اگر به داستانهای ماورایی و هیجانانگیز علاقه دارید، “انعکاس در شب تنهایی” را از دست ندهید!
📌 برای دانلود این داستان دلهرهآور، روی لینک زیر کلیک کنید و سفری پر از وحشت و رمز و راز را تجربه کنید!
👀 آیا این داستان شما را درگیر کرد؟
🎭 کدام قسمت از رمان بیشترین هیجان را برای شما داشت؟
🖤 نظر خود را در کامنتها بنویسید و تجربهتان را با دیگران به اشتراک بگذارید!
رمان انعکاس در شب نهایی، داستان الین، دختری پرشور، کنجکاو و جسور است که برخلاف میل خانوادهاش، رشتهای را انتخاب میکند که به آن علاقهمند است. اما مسیر تحقیقات او به جایی ختم میشود که انتظارش را ندارد. او تصمیم میگیرد همراه دوستانش به منطقهای متروکه و ممنوعه سفر کند، اما...
💀 این سفر، نه تنها برایشان اکتشاف و دانش به ارمغان نمیآورد، بلکه دردسرهای بزرگ و پیشبینینشدهای را رقم میزند که جانشان را به خطر میاندازد. نیروهای ناشناخته و رازهایی سر به مهر، آنها را در تاریکی مطلق فرو میبرند!
آیا الین میتواند از این کابوس وحشتناک جان سالم به در ببرد؟ یا در گرداب اتفاقاتی که در انتظارش است، گرفتار خواهد شد؟
🌙 یک داستان مهیج، پرتعلیق و دلهرهآور که شما را تا آخرین صفحه درگیر خواهد کرد!